می گویم دعایم کن !
میخندد ..
میگوید سیمرغ هم نتوانست شهدخت قصه را از شاهزاده جدا کند!
میخندم ..
میگوید تو مو میبینی و من پیچش مو!
میخندم ..
خیالت خوش باد ...
می گویم دعایم کن !
میخندد ..
میگوید سیمرغ هم نتوانست شهدخت قصه را از شاهزاده جدا کند!
میخندم ..
میگوید تو مو میبینی و من پیچش مو!
میخندم ..
خیالت خوش باد ...